شعر و ادبیات اشعار ناب شفایی‌ اصفهانی

[رزیتا]

اشعار ناب شفایی‌ اصفهانی


هنوز قهقهه‌یِ کبک نوحه آلودست
ز بس که ناله‌یِ فرهاد شد بلند آنجا

#شفایی‌اصفهانی

زیرِ لب آهسته می‌نالم که باران نشنود

#شفایی‌اصفهانی

ما سیّدِ عشّاق و نجیب الطّرفینیم
از هر دو طرف حضرتِ عشقست جدِ ما

#شفایی‌اصفهانی

هلاکِ الفتِ غمهایِ مهربان توام
که بی‌توام نگذارند یک زمان تنها

#شفایی‌اصفهانی

زاهد غرورِ طاعت و ما خجلتِ گناه
آورده‌ایم تا تو پسندی کدام را

#شفایی‌اصفهانی

دست من گیر و ببر تا سرِ بازار مرا
تا بدانی که کسی هست خریدار مرا

تا پشیمان نشوی زود به هیچم مفروش
می‌خرندم به ازین نیز، نگهدار مرا

عاشقست آن‌که تورا در دو جهان کار آید
همه از دست بینداز و نگهدار مرا

#شفایی‌اصفهانی

گریه‌ای کو که جگرپاش کنم مژگان را...

#شفایی‌اصفهانی