خانه

  1. SONIC

    داستان کوتاه ویژه امتحان دامادها

    زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه‌اى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند. یکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مى‌زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت. دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را...
  2. S

    داستان کوتاه ننگ بی پولی

    ابوالفتح خان آشنای ما یک خانه به هشتاد و پنج هزار تومان خریده بود. البته امروز دیگر خانه هشتاد و پنج هزار تومانی چیزی نیست که قابل صحبت باشد ولی دوستان و بستگان او این حرفها را نمی فهمیدند و «سور» می خواستند … ابوالفتح خان سور به معنی واقعی نداد ولی یک روز ده پانزده نفر از آشنایان نسبی و سببی...
  3. S

    داستان شقایق

    خیلی ساده اتفاق افتاد. یک روز سرد زمستان یبود. شال و کلاه کرده بودم به سرکار بروم که توی کوچه دیدمش...ساک به دست و با صورت سرخ شده از سرما و مستاصل... کاغذ نشانی را جلو آورد و من با تعجب پرسیدم: - پلاک 21 ؟! سرم را بالا گرفتم. صورت ظریف و بی رنگش منتظر جواب بود... خواستم بگویم با کی کار...
  4. Sadegh

    هواداران استقلال وریا: دوری از فرزندانم از کرونا بدتر است

    پدری که هر زمان در خانه است دختر و پسرش از سروکولش بالا می‌روند حالا ۵ روز است که خودش را در یکی از اتاق‌های خانه حبس کرده و تنها وقتی که می‌خواهد غذایش را از همسرش بگیرد کنار پنجره تراس می‌آید. این روز‌ها دنیای کاپیتان استقلال محدود شده به منظره پشت شیشه اتاقی که پنجره اش رو به تراس خانه باز...
عقب
بالا