منم

  1. S

    داستان مزاحم تلفنی

    سلام ۱۷ سالم بود . تا این سن جرات حرف زدن و هم صحبت شدن با هیچ دختری رو نداشتم ، بحث ترس از اونا نبود بحث خجالت کشیدن و یه جورایی معذب بودن بود . تو مهمونی هایی که دخترا بودن کلا یا سرم پایین بود یا اصلا نمیرفتم . کلا بگم تا ۱۷ سالگی دختر ندیده بودم . و اصلا نه همبازیشون شده بودم و نه از روحیات...
  2. practicalsoft

    شعر و ادبیات آه این منم ای آینه کم سرزنشم کن

    آه این منم ای آینه کم سرزنشم کن تا از تو هم آزرده شوم سرزنشم کن آه این منم ای آینه! کم سرزنشم کن آن روز که من دل به سر زلف تو بستم دل سرزنشم کرد، تو هم سرزنشم کن ای حسرت عمری که به هر حال هدر شد در بیش و کم شادی و غم سرزنشم کن یک عمر نفس پشت نفس با تو دویدم این‌بار قدم روی قدم سرزنشم کن...
عقب
بالا